English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2035 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shouldered U فاصله بین گلوله وباروت
shoulder U فاصله بین گلوله وباروت
shoulders U فاصله بین گلوله وباروت
visual elevation U فاصله مربوط به افت گلوله
shouldering U فاصله بین گلوله وباروت
burst interval U فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
flash to bang time U فاصله زمانی بین نور و صدای گلوله
stand-off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
layaway plan <idiom> U قرض راکم کم پرداختن
to reduce an establishment U کارمندان یا هزینه بنگاهی راکم کردن
daisy cutter U اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
We should be leaving now. U باید زحمت راکم کنیم (خداحافظی )
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
add U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
supposes U فرض کنید
supposing U فرض کنید
push the door to U در راپیش کنید
recive U مصرف کنید
oyez U گوش کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
repeat U تکرار کنید
repeats U تکرار کنید
wait a second U تامل کنید
move out U حرکت کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
hurry up U عجله کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
suppose U فرض کنید
keep at it U مداومت کنید
dele U پاک کنید
vide infara U را نگاه کنید
hold hard U صبر کنید
leontief table U نگاه کنید به :
make a hurry U عجله کنید
oyez U توجه کنید
i say U نگاه کنید
accelerando کم کم تند کنید
deleting U حذف کنید
attention to orders U توجه کنید
cautions U توجه کنید
deletes U حذف کنید
cautioning U توجه کنید
delete U حذف کنید
caution U توجه کنید
cautioned U توجه کنید
deleted U حذف کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
sus.per coll U حلق اویزش کنید
supra U ببالا نگاه کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
open U مروحه را باز کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
opens U مروحه را باز کنید
drop track U تعقیب را قطع کنید
opened U مروحه را باز کنید
trails U هدف را تعقیب کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
NB U خوب دقت کنید
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
wait a second U یک خرده صبر کنید
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
wait a little U کمی صبر کنید
mayday U خطر کمک کنید
maydays U خطر کمک کنید
trail U هدف را تعقیب کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
avast U ایست توقف کنید
cease engagement U درگیری را قطع کنید
out with him U اورا بیرون کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
chain U مراجعه کنید به CATENA
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
do good to others U بدیگران نیکی کنید
observe silence U سکوت را رعایت کنید
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
record firing U عناصر تیر را ثبت کنید
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
o bey your parents U والدین خودرا اطاعت کنید
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
Do you feel hungry? U شما احساس گرسنگی می کنید؟
up with it! U بلندش کنید بگذاریدش بالا
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
strangle U یاد شده را خاموش کنید
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
clear and hold U منطقه را پاک و حفظ کنید
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Line up the children in order of height. U بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Can you recommend a guest house? U آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
pray consider my case U خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Move along, please! [in a crowd] U لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Cut a little more off the top. یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Can you recommend a hotel? U آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
see that he does it U مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Please partake of this meal . U لطفا" از این غذا صرف کنید
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
1A donkey was lame so the man leading him was mocked for not using him,so he rode the donkey and was told he was cruel for riding a lame donkey.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com